هنوز هم می شود
گوشه ای یافت
لبخند زد
سرشار از شور شد
خیال تافته ای را بیداد بگسلاند
به هر تاب اش بیابان پیمود
هر فراز هر فرود
کاروانی گشت
در آواز مسافران گم شد
از تارهایش داد ستاند
آهنگ طواف کرشمه ای کرد
هنوز هم می شود
شبان آرزو شد و بر دشت های زنده امید یله کرد
*توضیح: این شعر تقدیم شده است به همه دانشجویان دانشگاه علم و صنعت